loading...

فیلم، تئاتر و کتاب

اینجا "درباره نویسی" می کنم

بازدید : 4
سه شنبه 15 بهمن 1403 زمان : 10:26
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

فیلم، تئاتر و کتاب

فیلم، تئاتر و کتاب

(این مطلب در صفحه تئاتر روزنامه «هفت صبح» به تاریخ 23 دی ماه 99 منتشر شده است.)

اجرایی فراتر از هنرِ تئاتر

طراح متن و کارگردان: علی اصغر دشتی

بازیگران: شیما مهدوی/ ایلناز شعبانی/ یاسمن ادیبی/ مهتاب پرنیان/ فاطمه صادقی

سرطان واژه ­ای آشنا و ترسناک برای هر انسانی است. بیماری ­ای که می­ تواند گاه سریع و تند و گاه آرام جان بگیرد و آدمی‌را به سوی نیستی راهی کند. متاستاز یا دگرنشینی نیز به گسترش و مهاجرت سلول ­های سرطانی از یک بافت به بافت دیگر گفته می­ شود که در مراحل پیشرفته سرطان ایجاد می­ گردد و نمایش «متاستاز» تلاشی برای نشان دادن برخی از واقعیت­‌هایی است که شاید در مورد این بیماری کمتر به چشم آمده است.

در توضیحات نمایش نوشته شده که به ازای هر بیمار مبتلا به سرطان، حداقل سه نفر به شکل مستقیم درگیر هستند و از این سه نفر، یک نفر تمام وقت و قوای خود را وقف بیمار می­ کند. به این نفرات همپا می­ گویند و «متاستاز» از همپایانی می­ گوید که خود مستقیم یا غیرمستقیم با بیمار سرطانی ارتباط داشته­ اند.

درباره سرطان نوشتن و کار کردن روی این موضوع امری بس دشوار است و بیانِ واژگانیِ مشکلاتی که این بیماری ایجاد می­ کند نمایشی خواهد ساخت پر از آب چشم، اما «اصغر دشتی» در نمایش­ اش سعی کرده کلام را به حداقل برساند و متاستاز را با حرکات و رقص معاصر به نمایش بگذارد. در نمایش «متاستاز» با دخترانی رو به­ رو هستیم که دو نفر به صورت مستقیم به دلیل بیماری عزیزانشان و دیگران به واسطه ­ی آنها با واژه­‌ی متاستاز درگیر شده­ اند. روایت دختران، روایتی مستند است از واقعیت­‌های رویارویی با سرطان و در نهایت به همراه شدن یکی از مخاطبان منجر می­ شود که بی­ واسطه با تماشاگر حرف زده و از بیماری ­ای می­ گوید که زندگی ­اش را دگرگون کرده است. در فیلم تئاتراین نمایش، مخاطب دختر جوانی است که خواهر بزرگترش را بر اثر سرطان از دست داده و با واژه­‌هایی غم ­انگیز و صدایی که گاه می‌­لرزد رو به مخاطب از لحظات رویارویی با این واقعیت تلخ می­ گوید.

«متاستاز» نمایشی مستند و کارگاهی است که در زمان اجرای خود در سالن­‌های زیادی به روی صحنه رفته و چیزی بیش از شصت اجرا در کارنامه دارد. نمایش روایتی از واقعیت­‌های تلخی است که تلخی­ اش به واسطه­‌ی شیوه­‌ی اجرا کنترل شده است. اگر قرار بود واقعیت­‌های سرطان در قالب گفتار بین شود بی­ شک به نمایشی غمزده و تلخ مبدل می­ شد، اما جایگزین کردن واژگان با رقص و تلاش برای نشان دادن مهاجرت سلول­‌های سرطانی به دیگر نقاط بدن از طریق حرکات فرم، نمایش را به اثری قابل تامل تبدیل نموده است. اثری که می‌­توان بارها آن را دید و تلاش دخترانی را ملاحظه کرد که سعی می­ کنند روند یک بیماری را با بدن و حرکات خود نشان دهند.

«اصغر دشتی»، با به اجرا بردن «متاستاز» نه تنها کاری هنری بلکه کاری انسانی انجام داده است. در رابطه با سرطان اکثرا بیمار مدنظر قرار می‌­گیرد و تلاش­‌های او و پزشکان برای مبارزه با این بیماری دیده می‌­شود، اما دشتی با چرخاندن دوربین این بار به سمت همپایان بیمار، دریچه­‌‌‌ای دیگر به روی مخاطب باز می­ کند. اینکه این بیماریِ فقط مختص بیمار نیست و همپایان، آن یاوران همیشه حاضری هستند که هیچ وقت حالشان پرسیده نمی­ شود.

بازدید : 5
سه شنبه 15 بهمن 1403 زمان : 10:26
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

فیلم، تئاتر و کتاب

فیلم، تئاتر و کتاب

(این مطلب در صفحه تئاتر روزنامه «هفت صبح» به تاریخ 16 دی ماه 99 منتشر شده است.)

روابط پیچیده ­ی دنیای مدرن

نویسنده: ماتیو دولاپورت/ الکساندر دولاپتولیر

کارگردان: لیلی رشیدی

بازیگران: لیلی رشیدی/ محمد حسن معجونی/ داریوش موفق/ عباس جمالی/ سارا افشار

انتخاب اسم برای فرزند در این روزها یکی از مهم­ ترین انتخاب­‌های والدین را است، انتخابی که شاید در گذشته به اندازه­‌ی امروز مهم تلقی نمی­ شد اما اینکه فرزند نامی‌شایسته داشته و یادآور انسان­‌هایی درستکار باشد از روزگار قدیم دارای اهمیتی وافر بوده. به همین دلیل است که بسیاری از افراد سعی می­ کنند نام فرزندانشان را از روی الگوهای دینی یا انسان­‌های موفق و تاثیرگذار بردارند؛ چراکه اعتقاد دارند نام بخشی از سرنوشت فرزندشان را تعیین خواهد کرد. نمایش «اسم» نیز با همین موضوع شروع می‌­شود.

بابو و همسرش (پیِر)، برادر بابو (ونسان) و همسرش (آنا) و دوست خانوادگی­ شان(کلود) را به منزل­ شان دعوت کرده تا شبی را دور هم بگذراند. ونسان و آنا در شرف بچه­ دار شدن هستند و ونسان تصمیم دارد نام فرزندش را آدولف بگذارد، نامی‌که از نظر پیِر بی­ شک یادآور هیتلر و کشتارهای اوست. این موضوع باعث بحثی طولانی بین پیِر و ونسان و سپس پیِر و آنا می­ شود و فضای مهمانی را تلخ می­ کند. بحث البته به همینجا ختم نمی­ شود و پای مسائل دیگری نیز به میان کشیده شده، رازهایی برملا گشته و حرف­هایی زده می­ شود که نمی­ تواند زندگی را دوباره به حالت عادی برگرداند و در نهایت مهمانی با دلخوری به پایان می­ رسد.

«لیلی رشیدی» در اولین اجرای تئاتر خود در مقام کارگردان، متنی فرانسوی و پرکشش بر روی صحنه برده است. متنی که در مورد روابط عجیب دنیای مدرن، گفته ­ها، ناگفته ­ها و احساساتی حرف می­ زند که جز در حالتی غیرعادی بر زبان نخواهد آمد. متن از بحثی بر سر اسم نوزاد آن هم با هدف شوخی و خنده­‌ی ونسان شروع شده و در نهایت منجر به آشکار شدن روابطی پنهان و حقایقی فراموش­ شده می­ گردد. کلود که دوستیِ بیست و پنج ساله­‌‌‌ای با ونسان دارد با مادر او رابطه­‌ی نزدیک داشته و بابو در تمام سال‌های ازدواجش مورد ظلمِ بی­ صدای همسر قرار گرفته و دم نزده است.

بحث­‌های نمایش که همراه با چاشنی طنز است تنها از انتخاب نامی‌برای نوزاد حرف نمی‌­زند، بلکه از طرز تفکری صحبت می‌­کند که در چرایی انتخاب نا م­ها وجود دارد. بحث ونسان و پیِر در مورد انتخاب نام یکی از جذاب­ترین و تفکر برانگیزترین بخش ­های نمایش است که به ظاهر بی­ دلیل و کش دار به نظر می­ رسد، اما حرف­‌هایی که از زبان ونسان در توجیه چرایی انتخاب نام آدولف برای کودکش گفته می­ شود خود جای تامل بسیار و بازنگری بر روی برخی ذهنیت­‌های پیش فرض آدم­‌ها را دارد.

نمایش از دکوری رئال با جزئیات یک زندگی خانوادگی بهره برده. بازیگران همه در نقش ­های خود خوب ظاهر می­ شوند اما آنچه نمایش را متفاوت می­ کند جنس رابطه­‌ی ونسان و پیِر است. جمع شدن اعضای خانواده یا دوستان در یک مهمانی به قصد لذت بردن و خراب شدن همه چیز، فرمی‌است که در بسیاری از فیلم ­ها و تئاترها قابل ملاحظه است. معمولا در پایان این دست داستان­‌ها، روابط چنان از هم می­ گسلد که نمی­ توان به راحتی آنها را دوباره به حالت قبل برگرداند؛ اتفاقی که در این نمایش نیز می­افتد اما ارتباط ونسان و پیِر که دوستان قدیمی‌یکدیگر نیز هستند از این دست نیست. نمایش با بحث این دو با هم شروع می­ شود، بحثی جدی که همراه می­ شود با کنایه و تلخی و در نهایت به دلخوری کل جمع منجر می­ شود، اما خللی به رابطه این دو وارد نمی‌­کند. گویی بخشی از زندگی و رابطه­‌ی این دو نفر را همین بحث­‌ها و تنش­ها شکل داده و یاد گرفته­ اند که در پایان چطور با آن برخورد کرده و بی­ آنکه از هم روی برگردانند رابطه­ شان را حفظ کنند. نمایش در نهایت با تک­ گویی ونسان رو به مخاطب به پایان می‌­رسد که خبر از دنیا آمدن دخترش به جای پسری می­ دهد که سونوگرافی پیش­ بینی کرده بود و نامی‌را انتخاب می­ کند که هیچ کس فکر نمی­ کند او بر روی فرزندش بگذارد.

«اسم» نمایشی از روابط عجیب و پیچیده ­ی دنیای مدرن است؛ روابط دوستی، روابط خانوادگی و زناشویی. این نمایش روی دیگری از روابط را نشان می­ دهد که می­ تواند برای مخاطب جذاب نماید.

تعداد صفحات : 2

آمار سایت
  • کل مطالب : 28
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 6
  • بازدید کننده امروز : 6
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 14
  • بازدید ماه : 900
  • بازدید سال : 1510
  • بازدید کلی : 42882
  • کدهای اختصاصی